به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، بیست و دوم شهریورماه سال ۱۲۹۹ غروب خورشید خونرنگ تبریز، با خبر شهادت شیخ شهید آذربایجان، داغی سنگین بر دل ایرانیان آزادیخواه و آزاده نهاد. شیخی که قیامش سرلوحه مبارزات ضد استعماری و ضد استبدادی همه ایران شد. شهید شیخ محمد خیابانی، پرچمدار غیوری است که تبریز با خونش، «آزادیستان» شد.
شیخ محمد خیابانی، شهید قیام ملی تبریز، با شهادتش هنوز و از پس یک قرن، اسطوره آزادیخواهی مردم ایران مانده است.
از تجارت تا حل مشکلات علم نجوم
«شیخ محمد خیابانی» فرزند «حاج عبدالحمید تاجر خامنهای» در سال ۱۲۹۷ قمری در «خامنه» واقع در ده کیلومتری شبستر دیده به جهان گشود و تحصیلات مقدمات و ادبی را در زادگاهش گذراند. او در نوجوانی همراه پدر در تجارتخانه او به کارهای تجاری سپری کرد. اما گرایش روحی او به فراگیری علم بیش از هر چیزی بود.
شیخ محمد خیابانی در پی کسب علم، کسب و کار تجاری را رها کرد و در تبریز به تحصیل علوم دینی پرداخت و به سلک روحانیت و علمای دین درآمد. شیخ در مدرسه «طالبیه» تبریز، ادبیات عرب، منطق، اصول، فقه، نجوم، ریاضی، تفسیر، حکمت، کلام، حدیث، تاریخ، رجال و علوم طبیعی را از اساتید فن آموخت. دوره عالی فقه و اصول و هیئت و نجوم را فراگرفت.
شیخ خیابانی با تکیه بر استعداد سرشار و پشتکار و جدیت خاص طلبگی، به مقام بلند علمی رسید.
با لباس روحانی و تفنگ بر دوش: پیشگام هدایت، پیشتاز جنگ با استبداد
شیخ خیابانی به سبب اقامتش در محله «خیابان» تبریز، معروف به «خیابانی» شد. او در مسجد کریمخان، واقع در محله خیابان، نماز جماعت میخواند و مردم مسلمان را ارشاد میکرد و آنان پس از اقامه نماز، مشتاقانه پای صحبت و موعظه حکیمانه و بیدارگر او مینشستند. زندگی شیخ محمد خیابانی پس از پیروزی مشروطیت در سال ۱۲۸۵ با تاسیس «انجمن ایالتی آذربایجان» در تبریز، وارد مرحله تازهای شد. شیخ محمد خیابانی از اعضای برجسته انجمن بود و از ارکان فکری و رهبری آن محسوب میشد و بیگمان در هدایت آن نهاد انقلابی و مردمی نقشی مهم داشت.
او با لباس روحانی و تفنگ بر دوش در سنگرها به دفاع از شهر و ناموس و حیثیت مردم مسلمان در مقابل سپاه متجاوزعین الدوله میپرداخت و با مبارزان و مجاهدان در سنگرها میخوابید و به آنان دلگرمی میداد و بر مقاومتشان میافزود و راه آینده را روشن میکرد: «یاران! ما بر ضد حکومت ارتجاعی و استبداد قیام کردهایم هرگز نباید به خستگی و یأس، تن در دهیم؛ بخصوص وقتی که بار سنگین زندگی ملتی از مویی باریک آویزان شده باشد طوری رفتار کنید که شرافت تاریخی ما حاصل شود و قاطبه ملت ایران بگویند که: تبریز، ایران را نجات داد.
در سنگر قانون، در جایگاه نمایندگی مردم تبریز
پس از خلع محمدعلی شاه از حکومت، انتخابات دوره دوم مجلس شورای ملی آغاز شد. خیابانی سابقه درخشانی داشت. پنج سال امامت نماز جماعت، تبلیغ احکام الهی، ارشاد مردم، تدریس در حوزه علمیه، عضویت انجمن ایالتی آذربایجان و ایفای نقش رهبری و راهنمای فکری، پیکار صادقانه و دوش به دوش دیگر مجاهدان در سنگر جهاد و دفاع، موقعیت ممتاز و محبوبیت پاک و بی شائبه را برای او در دل مردم تبریز و علما و رهبران مشروطه فراهم آورده بود. مردم نیز به پاس این نیکنامی و صداقت و شجاعت و اندیشههای والا، خیابانی را در سی سالگی به نمایندگی خود در مجلس شورای ملی انتخاب کردند.
خیابانی از آن پس، در سنگر قانونگذاری، خود را وارث هزاران شهید انقلاب میدانست و با موضع گیریهای آگاهانه و ضداستبدادی و استعماری، در کنار نمایندگان متعهد و ارجمندی همچون شهید مدرس به دفاع از حق مسلم مردم ستمدیده ایران پرداخت. از کارهای درخشان خیابانی در مجلس دوم، اعتراض شجاعانه و کارساز او علیه اولتیماتوم استعمارگرانه دولت تزار روس بود.
صدای ملت برابر اولتیماتوم استعماری
اولتیماتوم ننگین دولت تزاری روس که باج گرفتن از ایران مظلوم بود در ۷ آذرماه ۱۲۹۰ به دولت ایران رسید. فردای آن روز در شهرهای تهران و تبریز و رشت، امواج خروشان مردمی به حرکت درآمد. بازارها تعطیل شد، دوایر دولتی و تجارتخانهها به حالت نیمه تعطیل درآمد و همه اعتراض میکردند.
شیخ خیابانی، در میان اجتماع تظاهرکنندگان تهرانی، به ایراد سخنرانی پرشور و تحریک احساسات مذهبی و ملی مردم پرداخت و با صدای رسایی گفت: «استقلال هر ملتی، شرافت اوست. اگر نتوانیم کشور خود را نجات دهیم و شرافتمندانه زندگی کنیم لااقل در راه وطن جان خواهیم داد، زیرا در چنین مواقع خطرناک و حساس، زنده ماندن محو شدن است.» این سخنان آتشین، چنان شوری در دل مردم برپا کرد که فریادهای: «پاینده باد ایران»، «زندهباد خیابانی» تا لحظاتی پس از پایان سخنرانی او در هوا طنین انداخت.
رهبری قیام در تبریز
صبح ۱۸ فروردین ۱۲۹۹ در تبریز، صبح آزادی و صحنه یکی از پر شکوهترین آزادی و صحنه یکی از پر شکوهترین قهرمانیهای تاریخ ایران بود. در روز دوم قیام، تبریز از لوث حضور خائنان و بیگانگان مزدور پاک شد و رشته امور شهر به دست خیابانی و پیروانش افتاد. در روز پنجشنبه خیابانی هیاءت مدیرهای را برای اداره اجتماع مردم و تصمیمگیریهای لازم، انتخاب کرد.
قیام پیروزمندانه مردم تبریز به رهبری شیخ محمد خیابانی، بیش از پنج ماه ادامه داشت. خیابانی در این پنج ماه، بیش از آنکه ژست رهبر و فرمانده قیام مسلحانه به خود بگیرد، هیبت یک رهبر فکری و ایدئولوگ و متفکر انقلابی را داشت و هر روز با نطقهای پر شور در مسائل اجتماعی و سیاسی و فکری، سعی در بر پایی انقلاب فرهنگی و خود آگاهی سیاسی و اجتماعی در اندیشههای مردم داشت.
گر خون خیابانی مظلوم بجوشد...
بعدازظهر ۲۲ شهریورماه ۱۲۹۹، مخفیگاه شیخ پیدا شد و با شلیک چند تیر به شهادت رسید. پیکرش را که به طور موقت در گورستان امامزاده حمزه تبریز دفن شده بود، به تهران منتقل کرده و در صحن حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) به خاک سپردند.
روایت «رهبر انقلاب» از «شیخ شهید تبریز»
«آقای شیخ محمد خیابانی شوهر عمهی ماست. پدر زن او مرحوم حاج سیّد حسین [خامنهای] بود که جدّ ماست... پدرم شاهد قضایای مشروطه بوده؛ ایشان در مشروطه بوده؛ با باقرخان هممحلهاند.... در قضیه مرحوم شیخ محمد خیابانی که تبریز یک تنه ایستاد. در تهران، عمال حکومت ضعیف با یک قرارداد، امور مالی و امور نظامی کشور را دودستی تقدیم کردند به انگلیسیها. تبریزیها ایستادند. مرحوم خیابانی و دیگران در مقابل این قضیه بود که ایستادند و آن حوادث عجیب تبریز پیش آمد. تبریز همیشه اینطور بود.
خورشید، بوسه میزد بر زین مرکب تو...
ای تکسوار عاشق، بر جادههای غیرت
ورد زبان عشق است، نام تو تا قیامت
روزی که شعر فردا جاری شد از لب تو
خورشید بوسه میزد بر زین مرکب تو
در ذهن شهر مانده است لحن صدای سبزت
فریادهای سرخت اندیشههای سبزت
از یادمان نرفته است روز قیامات ای مرد
تبریز سربلند است با یاد نامت ای مرد
بشکوه چون سهندی لبریز مثل آراز
جای تو نیست این خاک، عنقای تیزپرواز
روزی که خون سرخت شد آبروی تبریز
بشکت در رثایت بغض گلوی تبریز
شاعر: بابک اسلامی
نظر شما